English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8504 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
sets of bill U نسخ ثانی و ثالث و ..... برات که در انها به اصل اشاره وذکر میشود که هریک تازمانی قابل پرداخت هستندکه دیگری پرداخت نشده باشد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sets U نصب کردن
sets U قرار دادن
sets U حمله کردن
sets U وادر کردن
sets U طعمه ها
sets U اماده کردن
sets U بستن درجه به سلاح تنظیم کردن
sets U وسیله حاضر بکار تنظیم شده
sets U اماده
sets U سمت جریان اب
sets U سری
sets U دوره
sets U نشاندن
sets U تعداد موضوعات مربوطه
sets U مقدار دادن به یک بیت
sets U 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
sets U تمام حروفی که قابل نمایش یا چاپ هستند
sets U ریاضی مربوط به مجموعههای اعداد
sets U نقاط تنظیم در یک خط که نوک چاپ یا نشانه گر برای هر دستور tab می ایستد
sets U معرفی محلهای نقاط توقف در برنامه در حین رفع اشکال
sets U گروه
sets U لجوج دقیق
sets U واقع شده
sets U قرارگرفته
sets U سمت
sets U جهت
sets U دوره مجموعه
sets U یکدست
sets U دسته
sets U دستگاه
sets U دست
sets U چیدن دستگاه
sets U روشن
sets U مصمم
sets U امایه
sets U مجموعه
sets U مستقرشدن
sets U اغازکردن
sets U سوار کردن جاانداختن
sets U نشاندن کارگذاشتن
sets U چیدن
sets U نهادن مرتب کردن
sets U گذاردن
sets U قراردادن
tea sets U سرویس چای خوری
twin-sets U ژاکت دوگانه
straight sets U فردیکهتمامیستهاراببرد
pre-sets U از پیش تنظیم کردن
paving sets U سنگفرشها
to f. the bill U واجدشرایط بودن
bill U بیجک
bill U سند مالی لایحه یا طرح قانونی
bill U گزارش جریان دعوی
bill U دادخواست
bill U تهیه کردن صورتحساب
bill U اسنادبازرگانی
bill U قبض
bill U اعلامیه مربوط به حقوق عمومی و ازادیهای فردی که در مواقع غیر عادی و خاص تصویب میشود
way bill U بارنامه دریایی
way bill U بارنامه راه اهن
way bill U بارنامه
way bill U سند حمل
bill of e. U برات
got through (the bill got through the ma U لایحه از مجلس گذشت
bill nye U صورتحساب
bill U حواله
bill U نوعی شمشیرپهن
the bill U صورت حساب
May I have my bill, please? U ممکن است لطفا صورتحسابم را بیاورید؟
The bill, please. لطفا صورت حساب.
bill U نوک
bill U منقار
bill U نوک بنوک هم زدن
bill U لایحه
bill U قبض صورتحساب
bill U برات
bill U صورتحساب
bill U سند
bill U صورتحساب دادن
bill U اسکناس
hawk bill U لاک پشت ابی
members bill U member
member's bill U طرح قانونی
long bill U نوک دراز
hook bill U منقارعقابی
hook bill U منقار نوک برگشته
hawks bill U لاک پشت منقار دار
omnibus bill U لایحه قانونی که مسائل گوناگون در بر دارد
a hefty bill U صورتحساب سنگینی
play bill U اگهی نمایش
show bill U تابلو اعلان نمایش
short bill U برات کم مدت
to bill and coo U باهم غنج زدن
road bill U بارنامه
retiring a bill U براتی را تسویه کردن
I think there is a mistake in the bill. من فکر میکنم اشتباهی در صورتحساب هست.
protect a bill U وجه براتی را تامین کردن
play bill U اعلان نمایش
hard bill U پرندگان سخت منقار
currency of a bill U مدت برات
due bill U سند بدهی
dishonour a bill U نکول
crow bill U انبرگلوله کش
cross bill U شکایت متقابل
cross bill U لایحه دفاعیه
creditor's bill U به ورثه میدهد
creditor's bill U رسیدی که بستانکار متوفی درمقابل دریافت مقداری ازترکه به عنوان تصفیه حساب
cranes bill U یکجورانبرجراحی
cranes bill U شمعدانی
due bill U در CL به این شکل تنظیم میشود : بدهی به اقای ..... مبلغ ..... است که عندالمطالبه پرداخت خواهد شد . تاریخ .... این سند بر خلاف برات و سفته به حواله کرد قابل پرداخت نیست
due bill U برات پرداختنی
foreign bill U برات قابل پرداخت در خارج ازکشور
foreign bill U برات خارجی
foreign bill U برات ارزی
foreign bill U حواله ارز خارجی
fly bill U اگهی دستی
fly bill U اعلان دستی
first reading of a bill U شوراول لایحه
financial bill U لایحه مالی
clearing a bill U محاسبه سر رسید برات پرداخت مبلغ برات و تصفیه حساب مربوط به ان
sight bill U برات دیداری
double bill U مسابقهورزشی-تئاتریاسینماکهدرآندوبرنامهاجراشود
twin bill U دو مسابقه توام در یک برنامه
true bill U اعلام جرمی که هیئت منصفه در فهر ان صحه گذارند
treasury bill U اسناد خزانه
transit bill U پروانه عبور
transit bill U اجازه عبور
training bill U برنامه اموزشی
to veto a bill U لایحه قانونی راردکردن
to talk out a bill U مذاکره کردن در باره لایحهای انقدرکه موکول ببعدگرد د
usance bill U برات به وعده
victualling bill U پروانه حمل کالائی که درانبار گمرکی موجود باشد
wage bill U لیست حقوق
fill the bill <idiom> U مناسب برای همه جا
bill posters U کسی که کارش چسباندن پوستر و آگهی بر دیوار و تابلوهای اعلانات است
bill poster U کسی که کارش چسباندن پوستر و آگهی بر دیوار و تابلوهای اعلانات است
foot the bill <idiom> U پرداختن
pad the bill <idiom> U اضافه شدن هزینههای کاذب
Please have my bill ready. لطفا صورتحسابم را آماده کنید.
How much is my telephone bill? U صورتحساب تلفنمان چقدر میشود؟
watch bill U لوحه نگهبانی ناو
to rush a bill through U لایحهای راباشتاب ازمجلس گذرانیدن
to protean a bill U وجه براتی راتامین کردن
the bill has come to maturity U وعده پرداخت برات رسیده است
stork's bill U برگ عطر
stork's bill U گل عطر
stork's bill U شمعدانی عطر
station bill U جدول محلها
station bill U لوحه نشان دهنده محلهای پرسنل
soft bill U مرغ مگس خوار
soft bill U پرنده منقار نازک حشره خوار
the bill has come to maturity U موعد پرداخت برات منقضی شده است
the bill is overdraw U سر رسید برات منقضی شده است
the bill is undue U وعده برات نرسیده است
to dishonour a bill U براتی را فکول کردن
to bill and coo U بوسه بازی کردن
time bill U برنامه حرکت قطار
time bill U سفته مدت دار
through bill of lading U بارنامه سراسری
through bill of exchange U بارنامه سراسری
the bill of has come to mature U وعده پرداخت برات رسیده است
sight bill U حواله دیداری برات یا حواله ایکه در زمان ارائه قابل پرداخت میباشد
bill of loading U جواز کشتی
bill of indictment U کیفر خواست
battle bill U فهرست استعداد رزمی ناو
bill of indictment U ادعانامه
bill board U تخته لنگر
bill of indictment U کیفرخواست
bill of indicment U ادعا نامه
bill of indicment U کیفر خواست
bill book U دفتر بروات
bill of lading U بارنامه
bill of lading U ستمی کشتی
battle bill U لوحه جنگی ناو
banker's bill U صورت تبدیل ارز
bill of loading U بارنامه کشتی
bill of lading U بار نامه کشتی
bill of lading U بار نامه
banker's bill U صورتحساب بانکی
bill broker U دلال برات
bill of guarantee U ضمانتنامه
bill broker U واسطه تنزیل
bill exchange U برات
bill of exception U اعتراض نامه
bill of entry U افهارنامه ورودی
bill of entry U افهارنامه ورودی افهارنامه گمرکی
bill of divorce U طلاق نامه
bill of disfranchise U disfranchise
bill of costs U صورت هزینه دادرسی
bill of attainder U لایحه قانونی مصادره اموال کسانی که به علت خیانت یاجنایت محکوم شده باشند
bill hook U دهره
bill exchange U برات بازرگانی
bill of exceptions U صورت استثنائات
bill of exchange U حواله یا برات کتبی غیرمشروط
bill of goods U فهرست تجارتی
bill of goods U صورت کالا
bill of exgchange U سفته
bill of exgchange U برات
bill of exchange U برات
bill of exchange U برات مبادلهای
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com